سومین حرکت |
( دکتر علی شریعتی ) دل های بزرگ و احساس های بلند، عشق های زیبا و پرشکوه می آفرینند. آسمان می بارد, گل می میرد, تو نه آسمان باش نه گل, زمین باش تا آسمان بر تو ببارد و گل در تو بروید./ محبت مثل یک سکه میمونه که اگه بیفته تو قلک قلب دیگه نمیشه درش اورد اگرم بخوای درش بیاری باید اونو بشکنی خدایا من اگر بد کنم تو را بنده دیگر بسیار است تو اگر با من مدارا نکنی مرا خدایی دیگر کجاست؟؟؟؟ یادمان باشد خطوط قلبمان را زیاد اشغال نکنیم شاید خدا پشت خط باشد هر که منظور خود از غیر خدا می طلبد ، او گدایی است که حاجت ز گدا می طلبد.
[ دوشنبه 90/5/24 ] [ 12:0 صبح ] [ محسن محمدزاده ]
[ نظر ]
ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریفترین ماههای سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود، و عبادت در یکی از شبهای آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است. [ یکشنبه 90/5/9 ] [ 8:22 صبح ] [ محسن محمدزاده ]
[ نظر ]
نظر دوستان رو به سخنان آقای قرائتی در مورد دختر و پسر جلب میکنم
اینکه دختر و پسر را قاطی هم میکنیم، بعد در تلویزیون بحث میگذارند رابطه دختر وپسر، آقا من راحت به شما بگویم. چون من با کسی رودروایسی ندارم. حرفهایم را هم احدی یاد من نداده. همه از قرآن و حدیث است. رابطه دختر و پسر حرام است. یا ساعت اول حرام است یا بعد از چند دقیقه به حرام کشیده میشود صبح دخترها بیایند و عصر پسرها بیایند. چه میشود؟ آنوقت دخترها اگر خودشان باشند، میتوانند چادرشان را هم بردارند، روسریشان هم بردارند. حجت الاسلام محسن قرائتی هم نسبت به تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها موضع گرفت تا معلوم شود او علاوه بر موضع گیری حرف های جدیدتری هم برای این مساله دارد. حجت الاسلام قرائتی در جلسه این هفته از سلسله مباحث درسهایی از قرآن درباره اختلاط دختر و پسر در دانشگاه ها و اثرات آن گفت: برادرها و خواهرها روز بعثت است، قرآن میگوید: راه تعلیم، راه حکمت، راه تزکیه، راهش... آن کسی که ما را ساخته حق دارد به ما بگوید چه کن و چه نکن. چه کن و چه نکن؟ اسلام میگوید: ازدواج زود، حالا هرچه جامعهشناسان، روانشناسان، هرچه میخواهند بگویند، بگویند. اینها یک پشه هم خلق نکردند. آن خدایی که ما را خلق کرده گفته سن ازدواج این است. دختر باید زود ازدواج کند. رسم نیست، باسمه تعالی رسم غلط است. دخترعموها، دختر خالهها.... هنوز در دانشگاه ما کسی ازدواج نکرده. اینها چه دلیلی میشود؟ آن کسی که تو را آفرید، میگوید: سن ازدواج این است. اینطور نیست که ما حالا باسواد هستیم حرفهایمان، اینقدر باسوادها کارهای غیر حکیمانه میکنند. راهنماییها که هنوز شهوت ندارند، از هم جداست. دبیرستانیها که شهوتشان شکوفا میشود، آنها هم از هم جداست، دانشجو که شهوتش گر میکشد، مختلط است. آنوقت خنده این است که یک مشت دکتر در یک اتاق نشستند، من از این دکترها خندهام میگیرد. اسمش را اسلامی کردن دانشگاه میگذارند. دختر و پسر را قاطی هم کردند، در اتاق نشستند موز میخورند. آخر زشت است که آدم خودش را سرکار بگذارد. آدم مردم را سرکار بگذارد بد نیست. این آقایان خودشان، خودشان را سر کار گذاشتند. صبح دخترها بیایند و عصر پسرها بیایند. چه میشود؟ مگر یک جاهایی که واقعاً استادش نایاب است، اضطرار است. چه اشکالی دارد. آنوقت دخترها اگر خودشان باشند، میتوانند چادرشان را هم بردارند، روسریشان هم بردارند. لباس مشکی هم لازم نیست بپوشند. لباس سفید بپوشند راحت راحت هم باشند. همه خانم هستند دیگر. چه اشکالی دارد؟ رابطه دختر و پسر، آقا من راحت به شما بگویم. چون من با کسی رودروایسی ندارم. حرفهایم را هم احدی یاد من نداده. همه از قرآن و حدیث است. رابطه دختر و پسر حرام است. یا ساعت اول حرام است یا بعد از چند دقیقه به حرام کشیده میشود. حرف حسابی است بعداً خواهد گفت. یعنی هر حرف حسابی را... به او گفتیم: بابا امام خمینی چنین حرفی نزده است. گفت: حرف حسابی است. بعداً خواهد گفت. حالا او در حق است در باطل هم اینطور است. وی ادامه میدهد: رابطه دختر و پسر حرام است. شوخی هم نداریم. حالا ما خواهر و برادریم. با گفتن خواهر و برادر انسان خواهر و برادر نمیشود. ازدواج را باید تلاش کنیم، قوهی قضاییه بخشی از پولهایش، نیروی انتظامی بخشی از پولهایش، قوای مسلح بخشی از پولهایش، دانشگاه بخشی از پولهایش، بسیاری از پولهایی که ما خرج میکنیم اگر این مسأله ازدواج را راه بیاندازیم، دو سوم، اینکه میگویم حدیث است. حفظ دو سوم دین نسل نو مربوط به شهوت است. است. خلاص! خودسازی و نمیدانم این حرفها را هم اینها... مثل یک مار زنده هرچه هم خاک بریزی، از اینجا سر میآورد. دوباره از اینجا سرمیزند. اینها چیز نمیشود، کسی که تشنه است آب میخواهد. حالا راست او برقصید. ممکن است در یک لحظه تشنگی از یادش برود، رقص تو را ببیند. دوباره میگوید: آب. باز دوباره یک تمبک میزنی، باز میگوید: من تشنه هستم. تو برای من تمبک میزنی؟! کنسرت و نمیدانم فرض کنید که اردو و کامپیوتر و خطاطی و مسابقات و اینها همه تمبک زدن راست تشنه است. ممکن است در یک لحظه این را از تشنگی منصرف کنی اما دوباره برمیگردد میگوید: تشنه هستم. را که میدیدند خوب که گل میکرد، میگفتند: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» گفتند: ای بابا! ما هرچه فیلم عیسی را نشان میدهیم اینها بر محمد صلوات میفرستند. نه شعر، نه جن، نه خواب، نه ریاضت و نه عرفانهایی که کاذب است. «یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِکََ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتاب» [ دوشنبه 90/5/3 ] [ 10:45 صبح ] [ محسن محمدزاده ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |